سیستان و بلوچستان؛ دستورهای زمین مانده رهبری و غم همچنان فقر

رهبر معظم انقلاب ۲۰ شهریور ۱۴۰۲ در دیدار هزاران نفر از مردم سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی از این‌که دولت‌ها مصوبات سفر استانی یشان در اوائل دهه١٣٨٠ به استان سیستان و بلوچستان را بعد از قریب به ٢٠ سال عمل نکرده اند، به تندی انتقاد کردند. مصوباتی که به گفته ایشان « دولت‌ها( اگر) عمل می‌کردند، امروز چهره سیستان و بلوچستان فرق می‌کرد.

به گزارش پایگاه خبری سکایی نیوز – رهبری در عین حال اشاره کردند که :  « البته در سیستان و بلوچستان خیلی خدمت شده کار خیلی شده، بلوچستانی که شما امروز می‌بینید بلوچستان دوره‌ی طاغوت نیست بنده آن روز را دیده‌ام مردم هیچ چیز نداشتند. از روز اول از روزهای اول کار در این منطقه شروع شد هم در آن‌جا هم در زابل و سایر مناطق استان. امروز هم دارد کار می‌شود . باید این کارها با قوّت ادامه پیدا کند.»
اول انتقاد از بر زمین ماندن اوامر رهبری متوجه تشکیلات وسیع بازرسی دفتر رهبری است که چگونه اوامر ایشان را پیگیری نکرده که بعد از دو دهه ایشان از عمل نشدن به آن شکایت دارند و همچنین است سهم و نقش روسای دولت‌ها، مجلس شورای اسلامی و نمایندگان استان، سازمان بازرسی کل کشور و ارگان‌ها و نهادهای پرتعداد نظارتی دیگر!
راه و بویژه راه آهن عامل اصلی پیوستگی اقتصاد ملی است. سیستان و بلوچستان از این حیث نیز بسیار فقیر است. این استان هنوز با اقتصاد ملی از طریق راه آهن ارتباط کامل ندارد.
مسائل سیستان و بلوچستان یکی دو تا نیست. نام این استان در کشور ثروتمند ایران و استان خوابیده بر منابع معدنی متنوع و فراوان با فقر و نداری و تهی دستی ساکنانش همراه است تا جایی که به گفته نماینده یشان در مجلس، جیره غذایی جمعیت بزرگی از استان فاقد ارزش های تغذیه ای است و سوء تغذیه بویژه در بین زنان بیداد می کند. سطح سواد در استان پایین است که دلیل اصلی آن فقر است و ازدواج های زودهنگام  و کودک همسری و مسائل متعاقب آن از جمله ثمرات فقر!
آب همواره در استان سیستان و بلوچستان مساله اصلی و حیاتی بوده است. در سال‌های اخیر و با تشدید خشک‌سالی و عدم وفای به تعهد افغانستان در تامین حق آبه هیرمند، مختصر کشاورزی استان نیز بشدت آسیب دیده است. خشکسالی به مهاجرت گسترده از استان انجامیده و جای مهاجرین را افغانی هایی که بی وقفه وارد ایران می شوند پر می کنند. توازن جمعیتی در بسیاری روستاهای منطقه به نفع افغانستانی ها بهم خورده و بعید نیست که فردا ادعای ایرانی بودن و صاحب خاک بودن هم داشته باشند.
من برای سال‌ها در مقام و موقعیت خبرنگار با استان سیستان و بلوچستان و مسائل آن آشنا هستم و می توانم مدعی شوم تمام نقاط استان به علاوه مناطق هم جوار آن در پاکستان و افغانستان را بارها دیده ام.
شعار «نه سوختبری نه کولبری، آزادی و برابری» که زیاد در منطقه شنیده می شود، تصویری است که سیمای جامعه یک‌پارچه استان رامخدوش می‌کند. شعاری که نه در پیوند با هویت مذهبی و ملی معترضان، بلکه معطوف به مطالبه‌ای طبقاتی است .
سوختبران در بلوچستان و کولبران در کردستان نیروی کار غیررسمی هستند، کارگرانی که جانشان را برای تأمین معیشت قمار می‌کنند. آمار مشخصی از شمار کولبران و سوختبران منتشر نشده است،اما بر اساس گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌های داخلی و اظهارات مقام های رسمی حداقل ۲۰ هزار خودرو برای آن‌چه در گفتار رسمی«قاچاق سوخت» خوانده می‌شود، در مناطق مرزی بلوچستان تردد می‌کنند.
آمارهای رسمی می گوید که سیستان و بلوچستان همچنان محروم‌ترین استان ایران است. درآخرین گزارش مرکز آمار، نرخ بیکاری این استان ۱۲٬۲ درصد و نرخ مشارکت اقتصادی ۳۴٬۴ درصد اعلام شده است. سیستان و بلوچستان سومین استان با کمترین نرخ مشارکت اقتصادی است و چهارمین استان با نرخ بیکاری بالا.
نرخ واقعی بیکاری در این استان بزرگ‌تر از نرخ رسمی اعلام شده است.
«علیم یارمحمدی» نماینده سابق زاهدان در مجلس شورای اسلامی خرداد ۱۳۹۹ گفته بود که نرخ بیکاری در برخی مناطق این استان ۴۰ تا ۶۵ درصد است. در چابهار و نیک شهر تا ۶۰ درصد جمعیت، در قصرقند حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد، ایرانشهر حدود۴۰ درصد و زاهدان ۲۰ تا ۲۵ درصد جمعیت بیکار هستند. آمارها نشان می‌دهند که در این مناطق نه صنعتی هست و نه کشاورزی هست.
نرخ بیکاری در چابهار در حالی ۴۰درصد است که بخشی از این شهر بندری به عنوان منطقه آزاد تجاری و صنعتی محل استقرار شرکت های چند ملیتی است.
در سال‌های قبل نیز نمایندگان این منطقه در مجلس شورای اسلامی روایتی مشابه از وضعیت شاید آمار واقعی در مجموع کل استان بالای ۵۰ درصد باشد.
همان سال «غلامرضا کاتب» ، رئیس وقت فراکسیون اشتغال مجلس نرخ رسمی بیکاری در سیستان و بلوچستان را ۲۶درصد اعلام کرده و گفته بود: نرخ بیکاری در سال ۸۴ معادل ۱۱ درصد بود،در سال ۹۴ به ۱۷ درصد و در حال حاضر به ۲۶درصد رسیده است‌.
به روایت مرکز آمار خدمات با ۴۷٬۲ درصد بالاترین سهم در اشتغال رسمی سیستان و بلوچستان را دارد. سهم اشتغال صنعتی در این استان پهناور که سهم بسیار اندکی از توزیع واحدهای صنعتی را دارد (۳۸٬۲) درصد و سهم اشتغال کشاورزی که تا قبل از تداوم خشکسالی یک منبع درآمد برای کسر بزرگی از جمعیت روستایی بود (۱۴٬۶) درصد اعلام شده است.
ارزش افزوده استان سیستان و بلوچستان در سال ۱۴۰۰ نزدیک به ۱۲۳ هزار میلیارد تومان اعلام شد که حدود ۱٬۴ درصد در ارزش افزوده کل کشور است. میانگین سهم ارزش افزوده استان از کل ارزش افزوده ایران طی سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ معادل ۱٬۳ درصد برآورد شده است.
نگاهی به گروه‌های مؤثر در تولید ارزش افزوده در این استان نشان می‌دهد بخش عمده‌فروشی، خرده‌فروشی و تعمیر وسایل نقلیه موتوری که از مشاغل خرد خدماتی هستند با سهم ۲۱٬۹ درصد بیشترین سهم در ارزش افزوده استان را دارد. کشاورزی ۱۸٬۳ درصد و صنعت ۱۳٬۷ درصد ارزش افزوده استانی سال ۱۴۰۰ را تولید کرده‌اند.
صنایع مستقر در سیستان و بلوچستان بیشتر تبدیلی و مرتبط با صنایع غذایی هستند. این گروه از صنایع ۷٬۵ درصد ارزش افزوده بخش صنعت را تولید کردند و صنایع معدنی هم ۲ درصد. سهم دیگر صنایع در ارزش افزوده سال ۱۴۰۰ کمتر از ۵ درصد (۴٬۲درصد) است.
بخش کشاورزی سیستان و بلوچستان هم در سال‌های اخیر تحت تأثیر خشک‌سالی کوچک شده است و کشاورزان هم ناچار به مهاجرت و سکونت در حاشیه شهرهای بزرگ‌تر و اشتغال در  «مشاغل کاذب» شده‌اند.
حاشیه نشینی مساله ای فوق العاده جدی در استان است. به اظهار  « معین الدین سعیدی» ، نماینده چابهار در مجلس شورای اسلامی این شهر یکی از بزرگ‌ترین کانون‌های حاشیه‌نشینی است و حدود ۵۶ درصد جمعیت چابهار حاشیه نشین هستند. حاشیه نشینانی که به گفته او از روستاهای اطراف به این شهر مهاجرت کرده‌اند. به این دلیل که خشکسالی معیشت این مردم را با چالش‌های جدی مواجه کرده و آنها حاضر به حاشیه‌نشینی در شهر شده‌اند.
زاهدان، مرکز استان سیستان و بلوچستان و چابهار، منطقه آزاد تجاری مستقر در این استان از بزرگترین کانون‌های حاشیه‌نشینی در ایران هستند. روزنامه  «همشهری»  در تیرماه ۱۴۰۰ جمعیت حاشیه نشین در سه شهر زاهدان، زابل و چابهار را یک میلیون نفر، معادل یک سوم جمعیت سیستان و بلوچستان برآورد کرده بود. فرماندار زاهدان نیز  تیرماه ۱۴۰۱ گفت:۴۴ درصد شهر زاهدان را حاشیه‌نشینی تشکیل داده و با این وجود هم‌چنان سیل مهاجرت به این شهر ادامه دارد.
جغرافیای انسانی استان نشان می دهد که تنها ۲۰ درصد از شاغلان در سیستان و بلوچستان بیمه هستند و ۸۰ درصد آن‌ها هیچ رابطه استخدامی ندارند.
مدیرکل تأمین اجتماعی این استان سوم اسفند ۱۴۰۱ گفت: ۲۷ درصد جمعیت سیستان و بلوچستان تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی هستند. جمعیت بازنشستگان تحت پوشش تأمین اجتماعی این استان ۹۳ هزار نفر است و بیمه شدگان اصلی ۲۳۴ هزار نفر.
این استان به لحاظ پوشش بیمه و شاخص‌های دیده‌بان سالمندی در رتبه آخر قرار دارد.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گزارش پایش فقر اقتصادی در سال ۱۴۰۰ سیستان و بلوچستان را با نمره ۵٬۸۸ محروم ترین استان معرفی کرده است. بر بنیاد این گزارش حدود ۵۰ درصد از جمعیت ساکن در این استان زیر خط فقر قرار دارند. نمایندگان این استان در مجلس شورای اسلامی جمعیت زیر خط فقر را ۷۰ درصد اعلام کرده‌اند.
مرکز پژوهش های مجلس در یک گزارش شمار بازماندگان از تحصیل سال تحصیلی ۱۴۰۰- ۱۴۰۱ در سیستان و بلوچستان را ۱۴۵ هزار نفر و درصد دانش آموزان ترک تحصیل کرده را چهار درصد اعلام کرد.

انتهای خبر